با فعال سازي تلفن همراه، مي توانيد بدون اتصال به اينترنت و از طريق پيامک اقدام به ارسال پيام عمومي و نظر در پارسي يار نماييد.
براي ارسال پيام به پارسي يار، کافيست + در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
براي ارسال نظر برای آخرين پيامي که با پيامک به پارسي يار فرستاه ايد، کافيست ++ در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
در ازاي ارسال هر پيامک براي پارسي يار مبلغ 130 ريال از اعتبار کاربري شما کسر خواهد شد.
براي بارگذاري فايلهاي رسانه اي اينجا را کليک کنيد.
در بخش آدرس رسانه، کليه آدرسهاي تصويري، آدرسهاي صوتي با فرمت mp3، wav، wma، mid و آدرسهاي فيلم با فرمت mp4، wmv، 3gp، 3gpp، avi، mov، flv و آدرسهاي فلش با پسوند swf پشتيباني مي شود.
همچنين کليپهاي مربوط به سايت آپارات، با لينک مستقيم آن کليپ پشتيباني مي شود.
توجه : برچسب هاي زير در متن ارسالي شما قابل استفاده است. در حين ارسال پيام براي
هر کاربر، داده مربوط به آن کاربر جايگزين اين بر چسب ها مي شود.
*pb:BlogNic* : عنوان کاربر در پارسي يار
*pb:BlogAuthor* : نام و نام خانوادگي مدير وبلاگ
*pb:BlogTitle* : عنوان وبلاگ
*pb:BlogUrl* : آدرس کامل وبلاگ
گزينه ها:
هر گزينه بايد در يک سطر مستقل قرار گيرد. گزينه ها با کليد Enter جدا شوند.
براي هر پيام حداقل دو و حداکثر ده گزينه قابل تعيين است.
+*مومنان پنجره باز است اذان ميگويند . . .يار ما بنده نواز است اذان ميگويند - هر چه خواهيد بخواهيد خجالت نکشيد . . . ( التماس دعاي فرج آقا امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف . . . )*@};-
+اي بهار آرزوي نسل فردا،دخترم / اي فروغ عشق از روي تو پيدا، دخترم
چشم وگوش خويش را بگشا کز راه حسد / نشکند آيينه ات را چشم دنيا، دخترم
دست در دست حيا بگذار وکوشش کن مدام / تا نيفتي در راه آزادي از پا، دخترم
کوه غم داري اگر بر دوش دل همچون پدر / دم مزن تا مي تواني از دريغا، دخترم
با مدارا مي شوي آسوده دل،پس کن بنا / پايه رفتار خود را بر مدارا، دخترم
+*پيام امروز*
نمي دانم
اين روزها همه
*«تو»* شده اند...
شايد ديگر كلمه ي «همه» معنا پيدا نكند...
نمي دانستم كلمات هم مي توانند معني خود را از دست بدهند...
زمان هم خاصيتش را از دست داده...
با
*«تو»*
سنجيده مي شود...
قبل از *«تو»!*
بعد از *«تو»!*
اگر اين جملات نبود كه به بهانه تو نوشته شود
شايد «من» هم معني اش را از دست بدهد و بشود «او»!
*دنبال كلمات مترادف نمي توان بود...*
+*پيام امروز*
پشت درهاي بسته بودي
منتظر...
آرزوهايت رنگ و نگاري داشت
گاهي اميد در دلت جان مي گرفت
و گاهي غم يكه تازي مي كرد
و گاه خستگي...
در باز شد...
دستي تو را گرفت...
بجاي اينكه به داخل ببرد و رهايت كند
به بالا برد ...
دلت گرفت،
به پشت سرت نگاه كردي، سخت بود رفتن
نگاهي به بالا انداختي
نور بود و نور
و بهشت را با قدمهايت به بالا كشيدي و
رفتي...
*و بهشت حالا خودش را نشان داده...
دلت قرص شد...*